محل تبلیغات شما
 

صادق دیپورت شد. نمیدونم چرا؟!شاید بخاطر درس هایی که از زندگی نگرفت.شاید بخاطر فرصت هایی که قدرش رو ندونست.شاید بخاطر پولی که نداشت.شاید بخاطر عجولی های زندگی ش.

و اما خودم .

حسابی غمگینم.بیشتر ناامیدم. از اون همه امیدی که داشتم. از اون همه ذوقی که یک شبه خشکید.رفت قاتی همه ی نرسیدن های زندگی.همه ی اون نداشتن هایی که دیگه برام عادت شده.

خسته ام.از تمامی نرسیدن ها،نشدن ها،اعتمادها،امیدها،ذوق ها و نشدن ها خسته م.

پی نوشت:

- این پست بیشتر جوابی بود برای یکی از آخرین متن های بلاگ اسکای خودم. [ اینجا ]

من و دوست اینروزهایم

زیستن بدون هم‌آغوشی‌های یک زن

شکست های امثال من

شاید ,بخاطر ,های ,زندگی ,اون ,هایی ,شاید بخاطر ,هایی که ,اون همه ,همه ی ,های زندگی

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

taiflamomme برنامه ریزی شهری.شهرسازی.جغرافیا تارنمای مصباح الدجی Jonathan's info nieverriti tesnavine گل همیشه بهار schoolreamarma ویژگی های ظاهری نژاد آریایی تکست آهنگ و خبر